لیو نیکلایویچ تالستوی در 1828 در یاسنایا پالیانا در حانوادهای اشرافی بهدنیا آمد. پدرش کُنت و مادرش شاهزاده بودند. مادرش را در دو سالگی و پدر را در 9 سالگی از دست داد و تحت سرپرستی عمهاش قرار گرفت. در 1844 در رشتهی زبانهای شرقی دانشگاه قفقاز ثبتنام کرد، پس از سه سال به حقوق تغییر رشته داد و یک سال بعد این رشته را هم ترک کرد. در 1851 به ارتش پیوست و در همین سال اولین اثرش «کودکی» را منتشر کرد. در ارتش به درجه ستوانی رسید و همانجا به جدی نوشتن روی آورد. در 1856 از ارتش جدا شد، سفری شش ماهه به کشورهای اروپایی کرد تا تجربه بیندوزد. در 1862 ازدواج کرد در همین زمانها بود که ابتدا جنگ و صلح و سپس آناکارنینا را نوشت. در اوایل دهه هشتاد بدچار سرگشتگی و ناامیدی از وضع جامعه شد و انقلاب درونی در او به وجود آمد، لذات دنیوی را کنار گذاشت، به مبارزه اجتماعی روی آورد. به مطالعه ادیان پرداخت و انجیل را دوباره به روسی ترجمه کرد. در اوج شهرت با دستگاههای دولتی درافتاد تا جایی که کتابهایش را توقیف میکردند. انتشار رمان رستاخیز در 1891 باعث شد کلیسای ارتدوکس او را مرتد بخواند. تولستوی، مبارزات سوسیالیستها را نیز در جهت برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، مردود دانسته و به عنوان پرچمدار انساندوستی و مخالف با جنگ و خونریزی شناخته شدهاست. آثار او نیز، جادهصافکن انقلاب ۱۹۰۵ روسیه نام گرفتهاست. علاوه بر فشارهای حکومت، سختگیریهای پلیس تزاری و ضبط پیشنویس رمانهایش در سال ۱۹۰۸، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، بهاتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و بهسوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه راهآهن آستاپوفو به پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
نقلقولهای نویسنده
... همان فکر مرگ یک دوست نزدیک در دل دوستانی که این خبر را میشنیدند، طبق معمول، احساس شادی خاصی پدید میآورد. خوشحالی از اینکه او مرد و من نمردم.
مرگ ایوان ایلیچ | صفحهی: 9