تسخیرشدگان
کامو این اثر را با اقتباس از یکی از بهترین کتابهای فیودور داستایفسکی به نام شیاطین (= تسخیرشدگان = جن زدگان ) نوشته است.
شیاطین (با ترجمه سروش حبیبی ) کتاب بزرگی است و کامو با وفاداری کامل به متن و روند جریانات کتاب اصلی، اقتباس خیلی خوبی از آن را گردآورده، و در واقع عصاره کتاب داستایفسکی را برای این نمایشنامه بیرون کشیده، با این توضیحات خواندن این نمایشنامه یک تیر و دونشان است.
کامو این اثر را در سال 1959 نوشته و همان سال آن را شخصا کارگردانی کرد و به روی صحنهی تئاتر برد. نمایش عظیمی که 3ساعت و نیم طول داشت، با 30 بازیگر که بعد از 180 جلسه تمرین و صرف حدود 20 میلیون فرانک هزینه، آماده نمایش عمومی شدند.
آلبر کامو درباره این کتاب میگوید: تسخیرشدگان یکی از چهار یا پنج اثری است که من فراتر از همهی آثار قرارشان میدهم. از بسیاری جهات میتوانم ادعا کنم که با آن بار آمدم و از آن تغذیهی فکری کردم. به هر صورت، تقریبا بیست سال تمام در عالم خیال شخصیتهای آن را بر روی صحنه به تصور درآوردهام. این شخصیتها، علاوه بر اینکه در قوارهی شخصیتهای دراماتیکند، رفتاری مناسب، توأم با طغیانها و عکسالعملهای سریع و ناراحتکننده دارند. علاوه بر این، داستایفسکی در رمانهایش از تکنیک تئاتری بهره میگیرد: او از دیالوگ استفاده میکند و فقط گهگاه به مکان و عمل میپردازد. افراد تئاتری ــ چه بازیگر، چه کارگردان، چه نویسنده ــ همیشه در کارهای داستایفسکی میبینند که خود او همهی پیشنهادهای لازم برای اجرا را داده است.
بریدهای از کتاب آلبر کامو نوشته ژرمن بره و ترجمه خشایار دیهیمی از مجموعه نسل قلم را میآوریم:
تسخیرشدگان (1959)، آداپتاسیون تئاتری کامو از رمان شیاطین داستایفسکی که بر تخیل کامو در دورهی جوانی که آن را خوانده بود سخت تاثیر نهاده بود. گروه مردان بیقرار داستایفسکی، که شور و شوق ویرانی به پیششان میراند ـ تسخیرشدگان ـ دقیقا تجسم دشمنی هستند که کامو در سراسر عمر با آن در نبرد بود. این دشمن را داستایفسکی «روح نفی و مرگ» خوانده بود؛ «روح نفی و مرگ» در همهی اشکال و انواعش، از آشکارترین و پرشورترینشان گرفته تا نهانترین و خزندهترینشان، که در شخصیت مرموز استاوروگین بههم در آمیختهاند. کامو جنایت پنهانی، تحول و دگرگونی، و سرنوشت استاوروگین را در مرکز و محور نماشنامهاش قرار داده است. آداپتاسیون کامو، که از «کمدی طنزآمیز به درام و تراژدی» حرکت میکند، از سوز و گداز عشق بشری ـ که در شخصیت شاتوف، قربانی قتلی بی معنی، متجلی میشود ـ تصویر متقابل و همسنگی برای «روح مرده ی» نیهیلیست ها میسازد. تسخیرشدگان سنتز و ارکستراسیون بزرگی است از همهی آثار پیشین کامو و نوعی تخلیه نهایی پیش از حرکت به سوی چرخهی تازهای که طراحی کرده بود و با آدم اول آغاز میشد؛ چرخهای که موضوع آن «نوع خاصی از عشق» بود و تصادف اتوموبیل در جادهی پاریس آن را ناتمام گذاشت.