فونتامارا
فونتامارا اثر اینیاتسیو سیلونه (1900-1978) اولین و شاید مشهورترین اثر نویسنده باشد. داستان حکایت پرتعمقی از زندگی روستاییان تحت سلطه فاشیسم است. در این داستان عمق شوربختی مردمی به تصویر کشیده میشود که اسیر سه دشمن بیرحم: فقر شدید، کمدانشی عمیق و نظام دیکتاتوری فاسد و بیرحم هستند. در این رمان تلاشهای معصومانه انسانها برای تغییر سرنوشت خود با روایت تیزبینانه سیلونه و قلم قدرتمدانه او خوانندگان را به تاثری ژرف و تمعق در مناسبات اجتماعی نامناسب و دونشان انسانی وامیدارد. فونتامارا از نظر شخصیت بازگوکننده رمان، همانند دیگر دهکدههای تقریباً پرت افتاده ایتالیایی است که در میان جلگهها و کوهها، دور از ایاب و ذهاب واقع شده و با وجود این تا اندازهای عقبماندهتر، فقیرتر و متروکتر از سایر همسایگانش است و کیفیات ویژه خودش را دارد. وی همه کشاورزان فقیر در تمام کشورها را به هم شبیه میداند: که مردمانی هستند که زمین را بارور میکنند و از مشقت گرسنگی عذاب میکشند؛ همانهایی که به نام فلاح، پیلهور، مزدور، موژیک و کافونی معروف هستند. کشاورزان در سراسر جهان ملیت و نژاد خاص خود را تشکیل میدهند و کلیسای خاص خود را میسازند. حتی اگر دوتای آنها هم به هم شباهت نداشته باشند.
سبک کتاب فونتامارا رئالیسم اجتماعیست که ناشی از تمایلات سیاسی سوسیالیستی نویسنده بود و طنز گزندهای دارد که منوچهر آتشی با احاطهای که به زبان فارسی داشت، برگردان موفقی از آن ارائه داده بود. شاید منوچهر آتشی بهعلت آشنایی با مصایب روستاییان توانسته بود در ترسیم فضای آن رمان به توفیق نسبی دست یابد. مهارت شاعر هم به کمک او آمد تا ترجمه خوبی ارائه کند.
فونتامارا یکی از رمانهای شاخص در وصف مبارزۀ جمعی فرودستان است. این رمان کوچک در زمان خود، یعنی در دورۀ اوج اقتدار فاشیسم ایتالیا و رشد سهمگین جنبش نازیسم در آلمان، با استقبال زیادی هم مواجه شد.